رساله موسیقی نیشابوری

یکی از کهن‌ترین منابع نظری موسیقی در زبان فارسی

رساله موسیقی نیشابوری

یکی از کهن‌ترین منابع نظری موسیقی در زبان فارسی

فصل چهارم

بدان که اول روز که آفتاب برآید پردۀ ماده گیرند از بهر آنکه آفتاب ماده است. و چون آفتاب بلند شود، یک مجلس در پردۀ راست بزن. و چاشتگاه پردۀ عراق گیرند و او را مجلس‌افروز گویند، و هیچ پرده‌ای در علم موسیقی خوشتر از پردۀ عراق نیست، و در روز هیچ وقت خوشتر از چاشتگاه نباشد. استوا دیگرباره پردۀ راست گیرند، زیرا که باربد رودخامه [1] می‌ساخت، درین وقت تمام شد. اتفاقی کردند که طالعش در این وقت بوده است. بعد از آنکه هوا مخالف شود، نماز دیگر پردۀ بوسلک گیرند که فروشیب همۀ  پرده‌هاست، و روز نیز در شب افتاده است و این پردۀ هندوان است تا بوقت آفتاب زرد. بعد از آن پردۀ عشاق گیرند زیرا که پردۀ آخرین باشد و روز نیز بآخر کشیده باشد. نماز شام پردۀ نوا گیرند، زیرا که در علم موسیقی تنگ‌تر از پردۀ نوا نباشد و هیچ وقت تنگ‎تر از نماز شام نباشد و این پرده ترکان زنند تا نماز خفتن. بعد از آن مخالفک گیرند تا مردم آرمیده شود، که پردۀ مخالفک پرده‌ای خوش بود. بعد از آن پردۀ اصفهان گیرند و نیم شب عراق و مخالفک و نهاوند گیرند، و پردۀ اصفهان موافق شب بود. بعد از آن پردۀ نهاوند گیرند، زیرا که پردۀ آرامیده باشد. و پیغمبر علیه‌السلام درین پرده قرآن خواندی. و این پرده‌ها که یاد کردیم سرد و تر و خوش بود. چون صبح برخواهد آمد رهاوی ]= راهوی[ گیرند تا بوقت اسفار [2]. و معنی راهوی آنست که کسی از خوف راهایی یافته باشد. و این ساعت که جهان در روشنی می‌آید و مردمان از ظلمت شب رهایی می‌یابند، درین پرده سماع با راحت بود. بعد از آن پردۀ حسینی گیرند و او را میانجی سرای گویند و آن ساعت اول روز است و آخر شب. و حسینی تیزی راهوی بود.

و این دوازده پرده که شرح داده شد در دوازده ساعت بزنند. و هر پرده که می‌زنند شعبه‌ها نیز با وی می‌زنند در آن ساعت تا معلوم باشد.

یادداشت‌های مصحح:

1.    رودخامه: عبدالقادر مراغه‌ای از این ساز با عنوان «رودخانی» یاد می‌کند و می‌نویسد: «اما و بران چهار وتر بندند و بر نصف سطح آن پوست کشند و بر آن پرده‌ها بندند و حکم آن هم حکم عود قدیم است». (مقاصد‌ الالحان، ص 129، ص 10-11)

2.       بوقت اسفار: «اِسفار» به معنای روشن شدن و به روشنایی روز درآمدن است. (فرهنگ فارسی معین)

منابع یادداشت‌های مصحح:

·         مراغی، عبدالقادر غیبی، «مقاصد الالحان»، به اهتمام تقی بینش، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، 2536.

·         معین، محمد، «فرهنگ فارسی»، موسسه انتشارات امیرکبیر، تهران، 1377، ص 267. ]پی‌افزود وبلاگ[

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد